ريشه هاي تروريسم در منطقه نخشكيده است
محمد اسحاق فياض محمد اسحاق فياض

خبرهايي پخش گرديد كه طالبان تصميم گرفته اند تا مدارس ديني خود را از پاكستان به در داخل افغانستان منتقل نمايد، طبق منابع خبري كه از سوي گروه طالبان اعلام شده است، اين موضوع پس از بحث های زيادي كه در شورای رهبری طالبان صورت گرفته اتخاذ شده است تا مکاتبی را در شش ولايت جنوبی افغانستان ايجاد کنند. هدف اساسي از ايجاد چنين مدارسي از سوي اين گروه مبارزه با تاثيرات فرهنگي غرب در افغانستان قلمداد شده است.

تحليل گران سياسي بدين باورند كه نفوذ طالبان در افغانستان به آن حد گسترده نيست كه بتواند مدارس ديني طبق افكار و انديشه هاي خود شان را در مناطق جنوبي افغانستان گسترش دهند و قطعا دولت افغانستان و نيروهاي ناتو نيز اجازه اين كار را به آنان نخواهد داد، زيرا دولت افغانستان و نيروهاي ناتو از مدارس ديني طالب پرور در پاكستان به چنين و ضعي دچار هستند و چگونه اجازه خواهند داد تا در داخل افغانستان افكار و انديشه هاي طالباني را پرورش دهند.

 قطعاآنچه دراين تصميم نهفته است فشار هايي است كه امروز ها بر پاكستان وارد مي شود، سفر سه ماه پيش توني بلر نخست و زير بريتانيا به پاكستان و امتياز 950 ميليون دالري به پاكستان براي تغيير ساختار مدارس ديني در اين كشور، نقش اساسي در فرايند اين نوع تبليغات دارد، زيرا درهمان زمان نيز تحليل گران سياسي بدين باور بودند كه پاكستان قادر به محدود سازي يا تغيير ساختار درسي و فكري مدارس ديني در پاكستان نيستند، اما اين كشور چاره اي جز اين ندارد كه  در برابرفشار هاي بين المللي به نوعي عملكرد تبليغاتي دست بزند و طرحي را در برابر اين فشارها براي جهانيان ارايه دهد،چنانچه طرح مين گزاري و سيم كشي در نوار مرزي افغانستان با پاكستان در همين راستاي تفسير شده است؛  به همين دليل تحليل گران سياسي اين تصميم را قبل از آن كه تصميم طالبان بدانند، آن را تصميم پاكستان تلقي نموده اند و گريز راهي در برابر فشارهاي بين المللي عليه اين كشور مي دانند.

هر چند كه برخي بدين باوردند كه طالبان بدليل آن كه مكاتب  دولتي زيادي را در مناطق جنوبي به آتش كشيده اند و خشم بسياري از مردم را بر انگيخته است، با شعار گسترش مدارس ديني در مناطق جنوبي مي خواهند نفرت عمومي را در برابرعملكرد ضد فرهنگي خود، كاهش دهد،اما آنچه نقش اساسي دراين فرايند تبليغاتي دارد، اهدافي است كه پاكستان آن را دنبال ميكند، بخصوص با دستگيري داكتر حنيف و يا عبد الحق عقیق  26 ساله  كه بيش از يك سال به عنوان سخنگوي طالبان ايفاي وظيفه مي كرد و روابط نزديك با ملا عمر رهبر طالبان داشت، برخي از فعاليت هاي پشت پرده پاكستان افشا گرديد،او كه حين ورود از پاكستان دستگير شده است در اعترافات خود گفته است كه  گروه طالبان از سوي پاکستان تسلیح و تجهیز مي گردد ورهبری گروه طالبان ملا محمدعمردر شهر کویته پاکستان در پناه آی اس آی بسر می برد. همچنين او اعتراف كرده  که تمام حملات انتحاری و تروریستی که در افغانستان براه انداخته می شود ازطریق پاکستان طرح ریزی گردیده و توسط گروه طالبان عملی می گردد و یکی از مراکز عمده اي که اشخاص انتحاری در آن شستشوي مغزي داده مي شود و تجهيز و آماده براي عمليات انتحاري میگردد مدرسه «هاشمیه» واقع در باجور پيشاور است و با کست های جعلی سی دی که تهیه گرديده است در آن خشونت نیروهای ائتلاف بین المللی را به نمایش می گذارد، احساسات جوانان را تحریک  مي كند و آنها را بعد از شستشوی مغزي آماده حملات انتحاری مي كنند و به افغانستان اعزام مي نمايند.

دولت افغانستان با صراحت در برابر اين تصميم وا كنش نشان داده است، آقاي حنيف اتمر و زير معارف افغانستان طي مصاحبه اي اعلام كرده است كه برخی از حلقات در پاکستان به دنبال فشارهای جامعه جهانی مبنی بر موجوديت مراکز آموزش تروريستها در اين کشور، می خواهند اين مراکز را به خاک افغانستان منتقل کنند، اما دولت افغانستان به طالبان اجازه نخواهد داد،او هشدار داده است  که اگر طالبان اين تصميم خود را عملی كنند، دولت افغانستان به اقدامات نظامی عليه اين مراکز دست خواهد زد.

هم چنين تجربه نشان داده است كه افغانستان نمي تواند به عنوان مركزامن براي تفكرات افراطي مذهبي قرار گيرد، زيرا اكثريت مردم افغانستان حنفي مذهب هستند و اين مذهب با افراط گرايي و ترور سر سازش ندارد، جريان تصوف نيز نمي تواند انديشه هاي تند روانه ديني را كه به جريان ترورسيم و عمليات هاي انتحاري منجر مي گردد،  بپذيرد و آن را مردود مي شمارد، آنچه جريان هاي افراطي را در افغانستان شكل داده است تعدادي از جوانان فقير و احساساتي است كه در كمپ هاي مهاجرين در پاكستان بدرو از فرهنگ و سنت هاي اصيل ديني و افغاني بزرگ شده اند و تحت تاثير القائات گروهاي تندرو پاكستاني و القاعده قرار گرفته اند، آنچه از اجساد افراد انتحارگر پيدا وآشكار است، آنان افرادي هستند كه در سنين پاين قرار دارند افرادي در سنين 17 تا 20 ساله كه در اين مرحله سني اين افراد به راحتي تحت تاثير القائات قرار مي گيرند. از آن جايي كه اين افراد تجربه كافي در زندگي ندارند و از احساسات پاك و خالصانه برخوردارند، به راحتي گول مي خورند و در خدمت جريانهاي افراطي قرار مي گيرند، حتي گفته مي شود افراد انتحاري بيشتر كساني هستند كه در يتيم خانه ها بزرگ شده اند و گروههاي افراطي در پاكستان آنان را از كودكي براي ترور وعملياتهاي انتحاري، تربيت كرده اند و شستشوي مغزي داده اند.

 با توجه به اين ساختار افراطي، جامعه حنفي افغانستان نمي تواند پذيراي چنين افراطيت مذهبي باشد و جريانهاي افراطي نيز به خوبي مي دانند كه نمي توانند در افغانستان چنين مدارسي را در ميان مردم باز گشايي كرده و توسعه بدهند، حتي در دوران حكومت طالبان، افغانستان هيچگاه به مراكز پرورش ترورسيم و تعليم و تربيت افراطيت مذهبي مبدل نگرديد و پاكستان درهمان زمان نيز به عنوان مركزپرورش نيروهاي افراطي ايفاي وظيفه مي كرد.

متاسفانه افغانستان در برابرحملات تروريستي از آن سوي مرزناتوان است واين بدان دليل است كه ريشه هاي اصلي تروريسم در منطقه نخشكيده است و بعد از 11 سپتامبر نيروهاي ائتلاف در واقع شاخه هاي تروريزم را در افغانستان مورد حمله قرار دادند و مراكز اصلي پرورش و تربيت تروريزم همچنان سالم و دست نخورده باقي ماند و طولي نكشيد كه اين ريشه ها دوباره شاخ و برگ داد و امنيت و ثبات را يك بارديگر درافغانستان به خطر انداخت.

هر چند كه جنرال ريچاردز  فرمانده ناتو در افغانستان معتقد است كه نيروهاي ناتو بر نيروهاي شورشي طالبان بر تري نظامي دارد و از شكست نظامي اين گروه در افغانستان خبر داده است، اما واقعيت انكار ناپذير اين است كه تا زماني كه مراكز رشد و پرورش طالبان و گرايش هاي افراطي مذهبي در منطقه محدود و يا از بين برده نشود، اعلام شكست براي طالبان تصوري باطل خواهد بود، زيرا ممكن است طالبان براي مدت زماني قادر به حملات انتحاري و يا عمليات گسترده نباشند، اما از آن جايي كه ريشه هاي رشد طالبانيسم در دو ايالت سر حد و بلوچستان پاكستان هم چنان فعال است، پس از مدت زماني دوباره به آساني سازماندهي مي كنند و دوباره منطقه را به آشوب مي كشانند. در چنين وضعيتي بهترين راهكار طرح هاي عمليات برون مرزي است، طوري كه تعقيب نيروهاي تروريستي فقط در افغانستان محدود نباشد و مراكز آموزشي و پرورشي آنان  گزينه نخست براي حمله با شد، زيرا تا زماني كه مراكز آموزشي و پرورشي آنان از حملات نيروهاي ضد تروريسم مصون بماند، نمي توان ادعا كرد مبارزه عليه تروريسم در منطقه مفيد واقع شده است.

 طبيعي است كه مبارزه فرامرزي عليه تروريسم نياز به قاطعيت و شفافيت دارد و در اين راستا نيروهاي ناتو و كشورهاي كه عليه جبهه جهاني تروريسم قرار دارد، بايد بدور از ملاحظات سياسي عمل نمايند و در هرنقطه اي كه نيروهاي  تروريستي لانه اختيار كرده اند، آنان را مورد حمله قرار دهند، در غير اين صورت فرصت ها همچنان از دست خواهد رفت و بر خلاف ادعاي فرمانده ناتو، اگر در برابر مبارزه باتروريسم با جديت برخورد نشود و عمليات هاي خود را فراتر از مرزهاي افغانستان گسترش ندهد، در سال آينده شمسي نيز جنوب افغانستان چون بهار و تابستان گذشته شاهد خونين ترين حوادث و نا امني ها خواهد بود.                             

 

 

 


February 4th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي